اینقدر از نظر هورمونی بهم ریختم که یک لحظه می خواستم برم به دوستم که سالهاست ازدواج کرده و خارج زندگی می کنه، در اینستا بگم. یادته بهم می گفتی تا مدتها بعد ازدواج ت خونه ی که توشزندگی می کردی حس خونه بودن بهت نمیداد. و همش دلت برای خونه والدینت تنگ میشد. اما الان هر جای دنیا بری دلت می خواد برگردی خونه پیش همسر و بچه ت. من همون حس دلتنگی برای خونه والدین رو هم تجربه نکردم. :)
بعد به خودم اومدم و دیدم چقدر ادم ضایعه ی شدم. :)))
دلم برای خودم تنگ شده. نزدیک پریودم هست و سرد دردم شروع شد. انگار موهام وزن پیدا می کنند و کشیده شدن. تغییرات هورمونی و میل به گریه و افسردگی و عصبانیت زیاد و.....